گروه استانهای دفاعپرس: عملیات «والفجر ۸»؛ بهعنوان بزرگترین و شگفتانگیزترین عملیات نظامی در طول تاریخ دفاع مقدس، غیرقابل مقایسه با عملیاتهای مطرح آبی و خاکی در سایر نقاط جهان است از جمله؛ «عملیات نرماندی» در قلب اروپا که در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای متفقین در سال ۱۹۴۴ میلادی اجرا شد و نبرد اکتبر ۱۹۷۳ میلادی یا «رمضان» که بین مصر و رژیم صهیونیستی رخ داد و نیروهای مصری با عبور از کانال سوئز خطوط دفاعی آن رژیم جعلی، معروف به «بارلو»، را نابود کردند.
با نگاهی به تاریخ جنگ تحمیلی متوجه میشویم که هیچ یک از نبردهای آبی و خاکی در جهان از نظر موقعیت جغرافیایی، سختی کار، پیچیدگی شرایط محیطی و عوارض بسیار نامناسب آن، قابل مقایسه با عملیات «والفجر ۸» نیست.
به مناسبت فرارسیدن سالگرد عملیات پیروزمندانه «والفجر ۸»؛ برای آگاهی از ابعاد مختلف این عملیات و همچنین نقش استان خراسان در آن، گفتوگویی با «سید هاشم موسوی» پژوهشگر و پیشسکوت دفاع مقدس داشتهایم که در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: استان خراسان با چه استعداد نیرویی در عملیات «والفجر ۸» نقشآفرینی کرد؟
از استان خراسان بزرگ دو لشکر، یک گروه توپخانه و یک گروه مهندسی در عملیات «والفجر ۸» وارد عمل شدند؛ موقعیتهایی مثل منطقه عمومی «عِوض» و نهرهای «کبیر»، «غدیر»، «سید یعقوب»، «رحمان» و «صبور غفور» در سمت راست منطقه عملیات در آبادان خط حد نیروهای لشکر ۵ نصر بود. این لشکر با ملاحظات شدید امنیتی به آبادان اعزام شد. از طرف دیگر؛ لشکر ۲۱ امام رضا (ع) هم بهعنوان تلاش پشتیبانی عملیات در غرب شهر خرمشهر، حد فاصل نهر عرایض تا مقابل پتروشیمی عراق، حضور داشت.
اجرای عملیات در این منطقه باعث شد که دشمن دچار فریب شود چراکه اصلاً گمان نمیکرد نیروهای ایرانی از منطقه «فاو» اجرای عملیات داشته باشند؛ آنها تصور میکردند که تلاش اصلی نیروهای رزمنده در خرمشهر است. به همین جهت، دشمن تا سه روز نتوانست در «فاو» کاری انجام دهد و یا به آنجا نیرو اعزام کند و وقتی که نیروهای لشکر ۲۱ امام رضا (ع) از این موقعیت، مثل جزایر «بوارین» و «امالرصاص»، عقبنشینی کردند؛ نیروهای ارتش بعثی عراق متوجه فاو شده و به سمت آنجا حرکت کردند. بعد از یک هفته؛ لشکر ۲۱ امام رضا (ع) در خط پدافندی منطقه «فاو» جایگزین لشکر ۵ نصر شد و از طرف دیگر؛ این لشکر به موقعیت مکانی کارخانه نمک در «فاو» به سمت «امالقصر»، در حاشیه «خور عبدالله»، رفت.
در کنار این دو یگان؛ از استان خراسان، توپخانه ۶۱ محرم نیز در عملیات «والفجر ۸» حضور داشت. این واحد نظامی؛ قدرت بالایی داشت و در اوج فعالیتهای کاری و تسلیحاتی خود بود که توانست در کنار سایر یگانهای توپخانهای سپاه پاسداران، شاهکاری را در این عملیات خلق کند.
در کنار آنچه که ذکر شد؛ در عملیات «والفجر ۸»، شهید «سید علی حسینی ابراهیمآباد» تیپ ۳۱۳ را راهاندازی کرد که این تیپ، تنها گُپار (گروه پشتیبانی اطلاعات رزمی) کل کشور در بین مجموعههای رزمی سپاه بود که در ذیل نیروهای رزمی خراسان قرار داشت. شهید حسینی ابرهیمآباد در زمانی که سردار سرلشکر شهید «غلامحسین افشردی» (حسن باقری) جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه بود همراه با ایشان کار اطلاعاتی میکرد به همین دلیل پس از شهادت سردار سرلشکر حسن باقری؛ بسیاری از یگانهای کشور تمایل و آرزو داشتند که چنین تشکیلاتی را داشته باشند اما این مهم برایشان محقق نمیشد.
علاوه بر این یگانها؛ گروه مهندسی ۴۵ جوادالائمه (ع) به سرپرستی و فرماندهی «فرهاد یعقوبی» در عملیات «والفجر ۸» به موفقیتهای خوبی دست پیدا کرد که احداث جادهها در آن منطقه نمونهای از اقدامات این گروه است. ذکر این مطلب لازم است که مهندسی جنگ جهاد خراسان با احداث خاکریزها و مواضع دفاعی بویژه استقرار پل بعثت فوقالعاده درخشید.
استان خراسان در عملیات «والفجر ۸»؛ بیشترین حجم نیروها را به کار گرفت، به طوری که در کنار نیروهای رزمنده تیپ ۱۲ قائم استان سمنان، که در تابعیت لشکر ۲۱ امام رضا (ع) بود، نزدیک به ۲۴ گردان رزمی از خراسان در این عملیات حضور داشتند.
دفاعپرس: در عملیات «والفجر ۸» عبور رزمندگان از رودخانه «اروندرود» چگونه و بر اساس چه محاسباتی انجام شد؟
آب این رودخانه؛ طوری است که وقتی جزر و مد در آن صورت میگیرد یک حالت دو جریانه در آن به وجود میآید یعنی؛ مثلاً وقتی که آب بالای رودخانه به سمت بصره در حالت مد باشد؛ در زیر، جریان آب به سمت خلیج فارس در حال حرکت است! بر همین اساس؛ عبور رزمندگان از اروندرود کار راحت و آسانی نبود، به همین دلیل؛ برای اینکه بتوانند مطالعات دقیقی را بر روی جزر و مد این رودخانه، انجام دهند در بیش از سه هزار نوبت توسط کارشناسان شاخصهای نموداری که در این رودخانه کار گذاشته شده بود مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص شود که در چه بازه زمانی جزر و مدها شروع و چه زمانی تمام میشود. آن زمان در محدوده خط و حد تمامی لشکرها در ساحل اروندرود از این شاخصها وجود داشت و در محدوده لشکر ۵ نصر نیز سه شاخص جایگذاری شده بود.
وقتی که بر اساس مطالعات لازم کارشناسان و محاسبات آنها؛ زمان عبور از اروندرود و اجرای عملیات «والفجر ۸» مشخص شد، رزمندگان غواص در بازه زمانی مشخص شده برای عبور از این رودخانه اقدام کردند.
دفاعپرس: در عملیات «والفجر ۸»؛ نیروهای رزمنده در چند نوبت توانستند خود را به آن سوی آبهای اروند برسانند؟
عملیات «والفجر ۸» دارای سه موج کاری بود؛ در موج اول، غواصها از رودخانه عبور و خط دشمن را شکستند. در موج دوم، گردانهای رزمی اقدام به عبور و پاکسازی و پیشروی در مناطق کردند و در موج سوم، عمده نیروها؛ یگانهای پشتیبانی رزم، خدمات، ترابری و سایر واحدها از رودخانه عبور داده شدند.
عبور این نیروها در ابتدا؛ با قایق و طراده صورت گرفت و بعد از این مرحله، پل بعثت احداث شد. جالب است که بدانید که احداث این پل توسط نیروهای جهاد سازندگی خراسان و در مدت ۸۹ روز، بر اساس یک برنامهریزی مشخص، در روزهای ۱۰ تا ۱۵ اسفند، آغاز شد.
در این عملیات؛ قدرت مهندسی ایران به رخ دنیا کشیده شد به طوری که با مشارکت کارخانههای بزرگ فولاد کشور؛ لولههایی تولید شد که به وسیله آنها بر روی اروندرود پل بعثت احداث شد.
دفاعپرس: رزمندگان و خطشکنان غواص در عملیات «والفجر ۸» در خطوط دفاعی و نبرد با دشمن با چه موانع و استحکاماتی مواجه بودند؟
آنها وقتی که به ساحل دشمن میرسیدند، به اولین مانعی که برخورد میکردند، گل و لای موجود در حاشیه اروند بود و بعد انواع سیم خاردارها، خورشیدیهای فلزی، مینهای اعلام خطر و ضد نفر و همچنین بشکههای فوگاز و انفجاری جلو خط دشمن بود. پس از عبور از این موانع، آنها به سنگرهای دشمن میرسیدند. در آنجا، دژهایی وجود داشت که مانند حرف «ب» بودند و ارتفاع آنها به چهار تا شش متر میرسید. در داخل این دژها، کانالی به عمق بیش از دو متر و عرض حدود ۹۰ سانتیمتر که به سنگرهای آتش و اجتماعی راه ارتباطی داشت احداث شده بود که در گوشهها و اطرافش ضد هوایی چهارلول با نواخت تیر بالا استقرار داشت. پشت این موانع نیز سکوهایی برای استقرار تانک و توپ ۱۰۶ ایجاد شده بود. همچنین علاوه بر این، در داخل سیم خاردارها و نیزارهای موجود در آنجا؛ دشمن سنگرهای کمینی را تعبیه کرده بود که اگر با تیر تراش، نیروهای بعثی، رزمنده یا شی خاصی را هدف میدادند تیر مستقیم به صورت رزمنده یا آن شی اصابت میکرد به بیان دیگر؛ اگر نیروهای دشمن به موردی مشکوک میشدند تیرها به صورت ضربدری از دژها شلیک میشد و عملاً امکان فرار از بین آبهای اروند برای غواص وجود نداشت.
نفوذ رزمندگان به خطوط دفاعی عراق در اروند به دو صورت بود؛ اگر برای شناسایی میرفتند خود را به طریق خاصی از میلههای خورشیدی عبور میدادند و مجدد بازمیگشتند اما اگر با قصد حمله به نیروهای دشمن به سمت خطوط دفاعی ارتش بعث عراق میرفتند؛ ابتدا سیم خاردارها را قطع و در ادامه آن میلههای خورشیدی را جابجا میکردند تا راه نفوذی به سمت دشمن داشته باشند. علاوه بر این اقدامات؛ رزمندگان تخریب نیز حضور داشتند. در لشکر ۲۱ امام رضا (ع)؛ مأموریت گردان غواصی یاسین به فرماندهی شهید «جلیل محدثیفر»؛ تخریب و خنثیسازی مینها در خطوط دفاعی دشمن بعثی بود و در لشکر ۵ نصر نیروهایی از واحد تخریب همراه غواصهای اطلاعات حضور داشتند البته تمام غواصها آموزش تخصصی تخریب را هم گذرانده بودند.
وقتی که در موج اول؛ آب در حالت جزر بود نیروهای غواص به سمت خطوط دفاعی دشمن رفتند، چون سطح آب پائین بود دشمن موفق نشد که بسیاری از نقاط را با تیر بزند چراکه هنگام شناسایی، نیروهای اطلاعات و عملیات توانسته بودند که نقاط کوری را شناسایی کنند، آنها از همان نقاط کور به خط دشمن نفوذ میکردند و وقتی که به آنجا میرسیدند با آرپیجی، تیربار و نارنجک به همان دژهای «ب» شکل حمله میکردند.
دفاعپرس: در موج نخست؛ نیروهای غواص دارای چه ویژگیهایی بودند؟
با آموزشهایی که غواصها قبل از عملیات «والفجر ۸» دیده بودند؛ آنها به یک چریک تمام معنا تبدیل شده بودند به طوری که یک غواص ضمن تخصص در تخریب و انفجارات، متخصص مخابرات و بیسیم و همچنین انواع سلاحهای انفرادی بود.
دفاعپرس: اگر در حین عبور از اروند رزمندهای به شهادت میرسید، آبهای اروندرود پیکر شهید را کجا میبرد؟
غواصها به خاطر اینکه فشار آب، آنها را با خود نبرد و یا اگر کسی زخمی و شهید شد به مشکل برنخورد؛ طنابهایی به طول ۲۰۰ متر در نظر گرفته شده بود که در هفت تا هشت متر، حلقهها یا گرههایی بر روی این طنابها زده شده بود که غواصان دستشان را در آن قرار میدادند تا آب آنها را با خود به خلیج فارس نبرد. در کنار چنین اقدامی؛ نیروهای تعاون، بین خلیج فارس و آبادان، که همان خط حد عملیاتی است، تورهای فلزی را تعبیه کرده بودند تا آب پیکر شهدا را به دوردستها نبرد. ایجاد این موانع کار آسان و راحتی نبود و برای احداث آن از نیروهای متخصص و دانشگاهی کشور کمک گرفته شد.
دفاعپرس: عملیات «والفجر ۸» چه دستاوردی برای جمهوری اسلامی ایران به همراه داشت؟
در این عملیات ایران، قدرت نظامی خود را به دنیا نشان داد به طوری که نزدیک به ۸۹ روز، از ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ تا اردیبهشت ۱۳۶۵، با رژیم بعثی عراقی در نبرد بود و تلفات عمدهای را از نیروهای دشمن گرفت.
در عملیات «والفجر ۸»؛ تمامی تئوریها و نظریهپردازیهای آن روز دنیا، مثل پیمان ناتو و ورشو، بیخاصیت شدند چراکه آنها مدعی بودند که اروندرود؛ یک رود وحشی غیرقابل عبوری است اما نیروهای رزمنده با عبور از اروندرود ثابت کردند که این طور نیست.
دفاعپرس: نقش ارتش در عملیات «والفجر ۸» را تشریح کنید.
در دوران دفاع مقدس؛ نیروهای ارتش بر اساس آموختهها و دانش خود به جنگ کلاسیک اعتقاد داشتند اما برخلاف این نوع نگاه، سپاه؛ ضمن اعتقاد به نبرد کلاسیک، به نبرد چریکی و نامنظم معتقد بود. به بیان دیگر؛ سپاه پاسداران در عملیاتهای خود یک نوع جنگ ترکیبی، کلاسیک و نامنظم، را دنبال میکرد. اما این اختلاف نظرها باعث نمیشد که این دو نیرو، پشتیبان هم نباشند. در هر کجا که سپاه عملیاتی را اجرا میکرد؛ توپخانه نیروی زمینی، نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی در حد توان با قدرت و قوت پشتیبان نیروهای رزمنده بودند.
در عملیات «والفجر ۸» نزدیک به ۴۰ درصد از قبضههای توپخانه ایران؛ متعلق به ارتش بود و تعداد بالگردهایی مثل کبری، شنوک و ۲۱۴ محدود بودند و اگر هم آسیبی به آنها میرسید؛ بلافاصله زمینگیر میشدند. در هوانیروز برخی اوقات خلبانها به قدری شبیه بسیجیها عمل میکردند که قابل تشخیص نبود که این فرد، بسیجی است یا از رزمندگان ارتشی و خلبان بالگرد است.
در عملیات «والفجر ۸»، سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» معاون وقت عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی؛ برخی از سامانههای ضدهوایی و موشکهایی مثل هاوگ و سام را در این منطقه عملیاتی مستقر کرد چراکه سپاه قادر نبود که با یک مسلسل سبک مثل کلاشینکف و یا حتی ضد هوایی؛ یک جنگنده را هدف قرار دهد. در این عملیات نزدیک به ۸۰ جنگنده دشمن منهدم شد که قسمتی از آنها با جنگندهها نیروی هوایی ارتش اصطلاحاً به صورت جنگنده با جنگنده و برخی دیگر با موشکهای «هاوگ» سرنگون شدند.
اهل فن این نکته را میدانند که اگر در سامانه هاوگ، رادار فعال شود؛ دشمن بالافاصله متوجه میشود. به همین دلیل با تدبیر شهید بابایی رادارها در نقاط دوردست روشن و از آنجا به وسیله برخی سامانههای مخابراتی به خدمه هاوگ متصل میشدند. در آنجا به مجرد اینکه به خدمه برای شلیک هشدار میدادند، آنها موشکها را روی هدف قفل و سپس شلیک و پس از اصابت موشک، سامانه را خاموش میکردند!
از ابتدای جنگ تحمیلی تا آخرین روزهای آن همواره برتری هوایی با رژیم بعثی عراق بود چراکه در روز همیشه آنها دید داشتند، به همین دلیل ایران؛ تمام عملیاتهای خود را در شب آغاز میکرد. در عملیات«والفجر ۸»، نیروی هوایی ارتش در روز، برتری هوایی لحظهای را برای رزمندگان در جبههها ایجاد میکردند.
من بهعنوان فردی که توفیق داشتم از ابتدا تا انتهای جنگ تحمیلی؛ در کنار رزمندگان سپاهی و ارتشی افتخار رزم داشته باشم، شهادت میدهم که نیروهای ارتش در دوران دفاع مقد برای دفاع از کشور، هیچگاه کم نگذاشتند و دوشادوش سایر رزمندگان جنگیدند.
مصاحبه: سید شهاب ابراهیمی حسینی
انتهای پیام/